خلاصه کتاب:
یه ماز بزرگ تو مغز منه..دقیقا یه جایی که تو حتی فکرشو هم نمی تونی بکنی..این ماز یک کم پیچیده است..یعنی این طور بگم که این ماز اونقدری پیچیده است که تو نتونی ازش خلاص بشی..من این مازو درست کردم..فقط خودم بلدشم..نمی تونی..نمی تونی ازش خلاص بشی..اشتباه بزرگی کردی..از وقتی پاتو تو ماز ذهن من گذاشتی ، اشتباه بزرگی کردی..
- نام کتاب: ماز
- ژانر: عاشقانه، معمایی
- نویسنده: هانیه وطن خواه
- صفحات: 1210
خلاصه کتاب:
الوند پسری که حاصل یه رابطهی نادرسته و چون همه اقوامِ پدرش بهش لقب بدی دادن، سالهاست خانوادهشو ترک کرده و برای خودش یه زندگی عجیب و پرماجرا درست کرده، زندگی که پر از آدمهای جورواجور با شغل و سیاستهای کثیفه... توی کارهاش از یکی رقیبهای بزرگش ضربه میخوره و سعی میکنه برای تلافیِ کارش، به تک دخترِ اون شخص نزدیک بشه، دختری که از چند و چونِ کارهای باباش اطلاع داره و حاضره برای نجات جونش، حتی خودشو قربانی کنه...
- نام کتاب: سیاه نمایی
- ژانر: عاشقانه، درام، معمایی
- نویسنده: مریم پیروند
- صفحات: 2099
خلاصه کتاب:
آتابِی، آیچین را نمیخواست. دل بسته بود به سارای، اما عشق سارای سراب بود؛ سرابی که تهاش قهر بود و تلخی و یک نزاع چهلساله. جایی باید این کدورت کهنه تمام میشد، اما نشد! آنقدر کینه بافتند و آنقدر خشمگین بودند که عاقبتِ دخترک بینوا دفن شدن در گودالی میان درهی گورستان بود! اما انگار یادشان رفته بود خدایی که پس ابرهای تیرهی آسمان نشسته او را هم میبیند! تن زخمی و مجروحش عاقبت به آرامش رسید؛ آنهم میان هیاهوی روزهای تبدار تهران، وقتی آبانش به دی و بهمن پنجاه و هفت گره میخورد! حضرت میر قصهی آلما و بهرام است، قصهی ایرج و جور کردن تکههای یک جور چین عجیب که معمایش از شب تولد ابراهیم بنا نهاده شد؛ خیلی پیشتر از آنکه او و آذر و بقیه در دارالایتام مظفری دور هم جمع شوند. حضرت میر قصهی کسانی است که فارغ از عقیدهی درست یا غلطشان جزئی از جامعهی ما هستند و انکارشان آنهارا از تاریخ ایران حذف نمیکند.
- نام کتاب: حضرت میر
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: آزیتا خیری
- صفحات: 733
خلاصه کتاب:
آراج شاهی...مرد پولدار و پر ابهتی که تنها آدم زندگیش برادر زادشه! با خودکشی برادرزادش به خاطر یک دختر اون دختر رو پیدا میکنه و جوری بهش دست درازی میکنه که بیهوش میشه.. با طرد شدن آوین از خانوادهش، آراج از فرصت استفاده میکنه و اون و به خونش میاره تا تلافی کنه و ازش انتقام بگیره..
- نام کتاب: آراج
- ژانر: عاشقانه، انتقامی، خیانتی، هیجانی، درام
- نویسنده: راحلهdm
- صفحات: 3134
خلاصه کتاب:
ماهور دختر باهوش، مستقل و باتجربه ای که مدیریت کارخونه مادریش رو بر عهده داره.. علاقه مندی های خودش رو به دور از چشم پدرش، دنبال میکنه تا اینکه در یکی از صخره نوردیها با بهرام آشنا میشه.. ماهور سعی میکنه رفتار دیکتاتورگونه پدرش و زیاده خواهی های برادر ناتنی خودش رو تحمل کنه تا کارخونه به نامش بشه همونطور که مادرش به پدرش گفته بوده، غافل از اینکه……
- نام کتاب: اغنا
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: زاهده بیاتی
- صفحات: 1876
خلاصه کتاب:
پریماه دستی به قلم دارد و تصمیم میگیرد به صورت ناشناس قصهی زندگی آدمهایی که با آنها زندگی میکند را بنویسد. این تصمیم را وقتی گرفت که معمای بزرگی در ذهنش با دیدن یک مهمان ناشناس در خانهی مامان طوبی نقش بست. شروع به نوشتن که میکند میانههای داستان قصهاش مورد توجه یکی از همکارهای خودش قرار میگیرد و باعث میشود قصه عضو ثابت در ستون یک مجلهی هفتگی قرار بگیرد.
همه چیز خوب پیش میرفت و پریماه راضی از بازخورد قصهاش در همان فضای ناشناسی که داشت بود، یک پیام دریافت میکند. من میتونم با نویسندهی "حوالی کوچه خورشید" صحبت کنم. لطفا پاسخ خودتون رو به این شماره بفرستید.
- نام کتاب: حوالی کوچه خورشید
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: نصیبه رمضانی
- صفحات: 7435
خلاصه کتاب:
با تخریب خانه کلنگی قدیمی خانه کهنه ساخت مجاورش هم فرو میریزد این حادثه آغاز تقابل بین لیا و همسایه مرموز و جذابش میشود
- نام کتاب: تخت طاووس
- ژانر: عاشقانه، معمایی
- نویسنده: عاطفه منجزی
- صفحات: 2002
خلاصه کتاب:
الینا نریمان دانشجوی تئاتر است او در یک خانواده ثروتمند و بیقید با پدری قمارباز زندگی میکند و مادرش هم مدتها قبل با استاد موسیقیاش فرار کرده و او را تنها گذاشته است. الینا علاقهای به دنیای پدرش و خانهشان ندارد و همیشه کمبود پدری واقعی و مادری دلسوز را احساس میکند. یک روز در دانشگاه که الینا از روابط روزمره با دوستان و کلاسهایش خسته است، در حال قدمزدن به کافهای به اسم «کافه کتاب» که تازه در نزدیکی دانشگاه بازشده، میرود. محیط کافه و نبودن گارسون برای گرفتن سفارش توجهش راجلب میکند و وقتی برای سفارش دادن کاپوچینو به سمت پیشخوان میرود، متوجه میشود مرد میانسال تقریبا چهل و چند ساله صاحب کافه دچار نقصی در پای خود است. طولی نمیکشد که از مکالمات همکلاسیهایش که بعد از او به کافه آمدهاند، متوجه میشود که صاحب کافه دکتر جانبازی است که تازه به ایران برگشته و کلی هم کتاب نوشته و ترجمه کرده است
- نام کتاب: موهایم را تو بباف
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی، اختلاف سنی
- نویسنده: سیده حنانه حسینی
- صفحات: 282
خلاصه کتاب:
تصمیمم را گرفته بودم! کنارش ایستادم و به او نگاه کردم. انگشتانم دستانش را لمس کردند و صورتم را به او نزدیک کردم. بازی را شروع کرده بودم! خیلی وقت پیش! از همان موقع که فهمیدم این پسر با کسی ارتباط داشته که...! باورش نداشتم این حقیقت تلخ را اما... حالا من هم مثل خودشان بازی میکردم! فکر نمیکردم ارتباط با تو انقدر از نزدیک خوب باشه! انقدر نزدیک و دور از اون تماسای تصویری و چتهامون!
- نام کتاب: میراث هوس
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: مهین عبدی
- صفحات: 785
خلاصه کتاب:
آتاش تو زمان دانشجوییش عاشق یکی از هم دانشگاهیاش میشه اتاش خانواده مذهبی داره ولی دختره ک اسمش دریاس آزاده و خانواده آزادی داره اینا ی مدت باهمن اتفاقی واسه برادرزاده اتاش میفته برادر زادشم عاشق بوده ولی پدر اتاش اذیتشون میکنه تا اینکه برادرزاده و عشقش بهم میرسن ولی تصادف میکنن هم برادرزاده و هم شوهرش میمیرن اتاش میترسه ب دریا میگه از اول دوستت نداشتم و اینا از خودش میرونتش حالا چند سال گذشته دریا ازدواج کرده و طلاق گرفته و کلی سختی کشیده اتاشم معلم ی روستا شده و…
- نام کتاب: قاموس
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: زهرا ارجمندنیا
- صفحات: 898