آخرین رمان های ویژه
خلاصه کتاب:
خونهی بهار قصهی آرمین پسرجوونیه که بعد از طلاق عموش، پنهانی از همه، همسر اونو صیغه میکنه تا ازش مراقبت کنه. قصهی وانیاست که با یک دنیا امید و آرزو پای سفرهی عقد با چاووش میشینه اما درست شب ازدواجش یک غریبه با چاووش تماس مشکوکی میگیره و راز وانیارو براش فاش میکنه. رازی که موجب میشه چاووش قید ازدواج با وانیارو بزنه. دست سرنوشت وانیارو به خونهی بهار و آرمین میرسونه تا اینکه...
- نام کتاب: خونه ی بهار و آرمین
- ژانر: عاشقانه، معمایی، اجتماعی، خانوادگی
- نویسنده: ستاره شجاعی مهر
- صفحات: 756
خلاصه کتاب:
بوی خون میومد. نگاه ترسیدم رو چرخوندم به دور و برم. چشمای اونم ترسیده بود. عرق از روی پیشونیش سر خورد اشک های جمع شده توی مردمک های سیاهش دلمو لرزوند. اولین بار بود اشکش رو می دیدم. یکم خودم رو کشیدم عقب نفسم بالا نمیومد... نفسش بالا نمیومد. تو شوک وحشتناکی دست و پا می زدم. زیر گلوم می سوخت. جای فشار ناخناش روی قفسه ی سینم درد می کرد. دستای اونم خاکی بود... خونی بود.
- نام کتاب: شهر گناه
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: ستاره شجاعی مهر
- صفحات: 872
خلاصه کتاب:
سونا برای رسیدن به ارثیهی خانوادگی مجبور است به مکانی ناشناخته برود تا از چند کودک نگه داری کند. اما شب ها در آن مکان صداهای عجیب و غریبی میشنود از طرفی وجود مردی جوان مرموزی در نزدیکیش همه چیز را پیچیدهتر میکند...
- نام کتاب: طبقه تاریک
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: ستاره شجاعی مهر
- صفحات: 335
خلاصه کتاب:
به زحمت قدم بعدی را برداشت و نفسش توی گلو گیر کرد. درد بد زمانی به قوزک پای زخمیاش پیچیده بود. دلش می خواست زار زار گریه کند. کمی بدن نحیفش را جلو کشید و دست به تنهی تنومند درخت کشید. ایستاد و به نفس نفس افتاد. جلوی چشمانش گاهی تیره میشد و گاهی انگار سوزن میرفت توی مردم کهای خیسش. جان نداشت بیشتر از این راه برود. سرش را کمی بالا گرفت و نگاهش رفت تا روی ابری که چیزی به ترکیدن بغض سیاهش نمانده بود.
- نام کتاب: گل های پیراهنت
- ژانر: عاشقانه، معمایی
- نویسنده: ستاره شجاعی مهر
- صفحات: 474