دانلود رمان سرگیجه pdf از شادی محمدتقی
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان سرگیجه
مامون عباسی دستور میده مجنون رو ببرن پیشش ….. مامون از مجنون میپرسه که لیلی که انقدر زشته و اصلا چهره ی زیبایی نداره پس تو عاشق چی این لیلی هستی که ازش دست نمی کشی…مجنون میگه اگه در دیده ی مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی. اینبار جامون عوض شده بود من لیلی بودم که مجنون شده و جز خوبی چیزی نمی بینه. تو بتی بودی که مثل لات و عزی که پیامبری از سمت خدا تو رو در هم شکست برای بازشدن پیله های دور من و پروانه شدنم و پرواز کردنم. به راستی در انتهای این درد جان فرسا خداست….شاران… راست میگن شریک زندگی آدم تو سختی ها و مشکلات ذات واقعی خودش رو نشون میده. اینکه تو صدت و برای یه نفر بزاری دلیل نمیشه اونم با تو همین رفتار رو داشته باشه…شاید اون وقتش که بشه جای صدش یه جا خالی بده و تو با مغز بخوری زمین.
مامون عباسی دستور میده مجنون رو ببرن پیشش ..... مامون از مجنون میپرسه که لیلی که انقدر زشته و اصلا چهره ی زیبایی نداره پس تو عاشق چی این لیلی هستی که ازش دست نمی کشی...مجنون میگه اگه در دیده ی مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی. اینبار جامون عوض شده بود من لیلی بودم که مجنون شده و جز خوبی چیزی نمی بینه. تو بتی بودی که مثل لات و عزی که پیامبری از سمت خدا تو رو در هم شکست برای بازشدن پیله های دور من و پروانه شدنم و پرواز کردنم. به راستی در انتهای این درد جان فرسا خداست....شاران... راست میگن شریک زندگی آدم تو سختی ها و مشکلات ذات واقعی خودش رو نشون میده. اینکه تو صدت و برای یه نفر بزاری دلیل نمیشه اونم با تو همین رفتار رو داشته باشه...شاید اون وقتش که بشه جای صدش یه جا خالی بده و تو با مغز بخوری زمین.