دانلود رمان هیچ (جلد اول و دوم) pdf از مستانه بانو
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان رمان هیچ
رفتن مرصاد همان و شکستن باورها و قلب ترمه همان. تار و پودش را از هم گسسته می دید. آوارهای تاریک روی سرش سنگینی می کردند. “هیچ” در دست نداشت. هنوز نه پدرش او را بخشیده و نه درسش تمام شده که مستقل شود. نازخاتون چشم از رفتن پسرش گرفت و به ترمه ای سپرد که سرش را با بغض پایین انداخته و مثل همیشه سعی در کنترل اشکهایش داشت….
قسمتی از متن رمان هیچ
صادق خان دور و دورتر میشد با محو شدن صادق خان مرصاد فریاد جگر خوانی کشید و از خواب پرید؟ باز هم همان کابوس و باز هم چهره گریان، پدرش به نفس نفس افتاده بود و قطره ای عرق سرد از ستون فقراتش لغزید و قطره ای دیگر از کنار شقیقه اش به سمت پایین چانه اش کشیده شد. تند تند نفس میکشید و برای باز شدن راه گلویش با دو دست گردنش را گرفته و مالش میداد پتو را با شدت کنار زد و به زحمت از روی تخت بلند شد و خود را به پنجره رساند با نگاهی خیره به آسمان نفس عمیقی کشید، پسر جوان درگیر کابوسی واقعی بود که هیچ وقت نمی توانست او را در زندگی ش نادیده بگیرد، واقعیتی که تبدیل به کابوسی وحشتناک در زندگی اش شده بود و خواب آرام او را طوفانی میکرد واقعیتی که هرگز فراموش شدنی نبود و همچون عذابی دردناک وجدانش را آسوده نمی گذاشت.
با آرام شدن ریتم نفس هایش مجددا دراز کشید و چشمانش را بست ولی فکر و خیال گذشته دست از سرش برنمی داشت. کاش میشد زمان را به عقب برگرداند، کاش میشد گردن ثانیه ها را دار زد و در همان لحظه ایستاد با افکاری مغشوش و ذهنی آشفته تا دم دم های صبح بیدار ماند و با شنیدن اذان صبح از جای برخواست تا برای دل بی قرارش آرامشی از جنس خدا را حس کند. دستش را به سمت در بزرگ قرمزرنگ بلند کرد با نگاهی به انتهای خیابان قصد داشت بر در بگوید که با صدای حشکی باز شد و دستش در هوا معلق ماند نگاهش مات دو گوی خاکستری رنگ مقابلش بود. شاید هم سیز یا آبی تیره در آن لحظه تشخیص آن …
رفتن مرصاد همان و شکستن باورها و قلب ترمه همان. تار و پودش را از هم گسسته می دید. آوارهای تاریک روی سرش سنگینی می کردند. “هیچ” در دست نداشت. هنوز نه پدرش او را بخشیده و نه درسش تمام شده که مستقل شود. نازخاتون چشم از رفتن پسرش گرفت و به ترمه ای سپرد که سرش را با بغض پایین انداخته و مثل همیشه سعی در کنترل اشکهایش داشت….