دانلود رمان آنهدونیا pdf از سدگل
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
موضوع رمان: عاشقانه، تراژدی
خلاصه رمان آنهدونیا
در شبی سرد، دراگونوف جوان دختربچهای را در قطار پیدا میکند و با کمک دوست خود شوبین، وی را به پرورشگاه میسپرد اما دیری نمیگذرد که شرایط عوض میشود و وی مجبور به پذیرفتن سرپرستی دختر میشود و…
قسمتی از متن رمان آنهدونیا
خوشحالم که سالمی، چیزی که بهشون نگفتی؟
ساشا دستش را دور او انداخت و با گیجی جواب داد:
– نه، نه هیچی نگفتم. خودم رو به گیجی زدم البته واقعا هم گیجم، به خاطر ضربهای که به سرم خورده… .
آلا دوید وسط حرف ساشا: – مشکوک شده بودن و من بهشون گفتم نامزدیم.
ساشا آلا را از آغوشش جدا کرد تا بتواند به صورت او نگاه کند. – چی؟
آلا نشست لبه تخت و با صدایی که بلندی آن را کنترل میکرد گفت:
– خب چی میگفتم؟ میگفتم من آلا هستم دختری تحت تعقیب و ایشون داره به من کمک میکنه؟ یا میگفتم که خواهر و برادریم؟ اون هم با این همه تفاوت ظاهری… .
– خیلی خب باشه. آلا پشت سر هم چند بار تندتند پلک زد با تعجب و گلهمندی گفت: – ساشا؟!
میخواست بگوید که این چه کاری بود کردی اما صدای افتادن چیزی از پشت سرش باعث شد ساکت بماند.
یودمیلا [دختری که به نظر میرسید دوست دختر یوری باشد] دستپاچه لیوان آب را از روی زمین برداشت و با لبخند زوری گفت:
– آم… ببخشید مزاحمتون شدم، غذا آوردم، میذارم اینجا و میرم.
ساشا تشکر کرد و زیرچشمی نگاهی هم به آلا انداخت که حالا فهمیده بود چرا ساشا آن کار را انجام داده است.
بعد از رفتن یودمیلا، آلا سینی را برداشت و روی پای ساشا گذاشت.
با اخم گفت: – بیا غذا بخور. سپس موهایش را باز کرد و پیراهنش را در آورد.
روی تخت دراز کشید و پشت به ساشا کرد. به دراگونوف، شوبین، ساشا و ایوانوف فکر میکرد.
بعد از اینکه هلیکوپتر دراگونوف احتمالا به خاطر نقص فنی در کوهستان سقوط کرد، موقعیت اجتماعی او و شوبین به خطر افتاده بود و ایوانوف کوشیده بود تا جای دراگونوف را بگیرد.
شوبین که همه این حوادث را زیر سر ایوانوف میدید به آلا اصرار کرده بود تا دیر نشده همراهش به شهری دیگر فرار کنند
اما آلا که ماتم زده و عزادار دراگونوف بود آن قدر بیمیل به زندگی شده بود که اهمیتی نمیداد چه بر سرش بیاید.
برای همین شوبین او را ترک کرد و دیری نپایید که ماموران ایوانوف به خانه آنها ریختند و بقیه ماجرا پیش آمد.
آلا به این فکر میکرد که بعد از اینکه خودش را به شوبین رساند چه میشود و چه زندگی در پیش خواهند داشت.