دانلود رمان توهمی به نام عشق [جلد ²] pdf از عطیه شکوهی
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
موضوع رمان: اجتماعی، عاشقانه، انتقامی
خلاصه رمان توهمی به نام عشق [جلد ²]
رها مدتی پس از ازدواج با امیرصدرا موحد و چشیدن طعم یک زندگی خوب و راحت، زندگیش اش دچار تلاطم های عجیبی میشود و باید برای حراست و حفاظت از عشق نوپای بین خودش و همسرش تمام تلاشش را بکند، اما آیا موفق میشود و می تواند زندگی اش را حفظ کند؟ باید دید سرنوشت برای هرکدام چه خوابی دیده است.
قسمتی از متن رمان توهمی به نام عشق [جلد ²]
خوابت، خوراکت، وقت دکترت؛ اصلا همه چیت به من که شوهرتم ربط داره؛ وظیفمه که هواتو داشته باشم، پس لطفا درباره مشکلات و مسائلی که داری باهام صحبت کن لبخندی به لب آوردم: – چشم، حالا بریم شام؟ دستم را گرفت و از روی مبل بلندم کرد. – بریم! بعد از شام به یاد قدیم ها کش مو و شانه ام را برداشت و روی تخت آمد. با ذوق لبخندی زدم -میخوای موهامو ببافی؟ لبخند محوی زد -نمیخوای موهاتو ببافم؟ با شوق جواب دادم -میخوام! -پس برگرد و پشت به من بشین پشت به او نشستم که سرحوصله موهایم را شانه زد و شروع به بافتن کرد.
بی اختیار نجوا کردم -پس واقعا بافتن موهامو دوست داری! صدای مردانهاش با لحن خاصی، این قسمت از ترانه را گرم و دلنشین زمزمه کرد: -من فقط عاشق اینم عمری از خدا بگیرم، بشینم یه گوشه ی دنج موهای تو رو ببافم لبخندی زدم -یجورایی آهنگو تغییر دادیا -میدونم، من اگه خواننده این آهنگ بودم، دوست داشتم این قسمتش اینجوری باشه تک خنده ای کردم -کاش تو خواننده همه آهنگا بودی با زرنگی پرسید -اونوقت چرا؟ با عشق جواب دادم -چون صدات فوق العادست موی بافته شده ام را روی سینه ام انداخت و چانه اش را روی شانه ام گذاشت و آرام لب زد
-فقط صدام؟ آهی از نزدیکی تنش به تنم و گرمای وجودش کشیدم -نه فقط صدات… آرام خندید و شانه ام را بوسید، سپس دستانش را دورم حلقه کرد و مرا به خودش فشرد -اکثر شبایی که موهاتو می بافتم تو دلم موند یبار از پشت بغلت کنم و وجودم از نزدیکیت بهم گرم بشه متعجب پرسیدم -واقعا؟ -سخت بود بافتن موهات وقتی تمام تلاشمو میکردم تا دستم به پشتت نخوره و احساس بدی نگیری، دلم نمیخواست بافتن موهات رو شب به شب تو اون اتاق از دست بدم -چرا نمیخواستی از دست بدی؟ -چون تنها ارتباط لمسیمون دستای من و موهای تو بود.