دانلود رمان پنجره فولاد pdf از هانی زند
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان پنجره فولاد
_ زن منو با اجازهٔ کی بردید دکتر زنان واسه معاینهٔ ؟
حاجبابا تسبیح دانهدرشتش را در دستش میگرداند و دستی به ریش بلندش میکشد.
_ تو دیگه حرف از غیرت نزن مردیکه! دختر منم زن توی هیچیندار نیست! عمران صدایش را بالاتر میبرد. رگهای ورم کردهٔ گردنش خبر از فوران آتشفشان میدهند.
_ زن من نیست حاجآقا؟ مامور کلانتری «لاالهالاالله» زیرلبی زمزمه میکند.
_ زن منو با اجازهٔ کدومی بردید دکتر زنان واسه معاینهٔ ؟
حاجبابا تسبیح دانهدرشتش را در دستش میگرداند و دستی به ریش بلندش میکشد.
_ تو دیگه حرف از غیرت نزن مردیکه! دختر منم زن توی هیچیندار نیست! عمران صدایش را بالاتر میبرد. رگهای ورم کردهٔ گردنش خبر از فوران آتشفشان میدهند.
_ زن من نیست حاجآقا؟ مامور کلانتری «لاالهالاالله» زیرلبی زمزمه میکند.