دانلود رمان سوگلی شیخ pdf از شاین
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
موضوع رمان: عاشقانه، جنایی، بزرگسال، صحنه دار، هات، معمایي
خلاصه رمان سوگلی شیخ
نگار دختر 20 ساله ای که سوار ماشین مرد مسن و پولداری میشه تا تیغش بزنه بی خبر از اینکه اون مرد رئیس یک باند مافیا در دبی هست و میشه سوگلیِ شیخ! اما به محض ورود به عمارت عاشق فواد، پسر شیخ میشه و اونا رابطه عاشقانه و پنهانیشون رو شروع میکنن. همه چیز از اونجایی شروع میشه که شیخ وسط سکس نگار و فواد سر میرسه و….
قسمتی از متن رمان سوگلی شیخ
نگار چیشدی یه دفعه؟ از عصری که حرف زدیم – خیلی بهم ریختی انگشت اشاره مو بی جون جلوی بینیم گرفتم هیس – و با چشم به دوربین اشاره کردم سر تکون داد و آروم آروم گفت !این قضیه خیلی بهمت ریخته – انتظار داری چطور برخورد کنم؟ فهمیدم دوست پسر – سابقم که الان شده گروگانگیرم، مشکل روانی داره !علنا با یه روانی طرفم! خوشحال باشم؟
پوفی کشید و به کارش ادامه داد وقتی خوب همه جای بدنم رو خیس کرد، حوله رو روی پیشونیم گذاشت تبت پایین اومده همینجا استراحت کن برم برات – !سوپ بپزم قبل اینکه بره مچ دستشو گرفتم آسلی – ایستاد و برگشت جانم؟ – امروز چندمه؟ – کمی فکر کرد و بعد گفت !نوزدهم مارچ چطور مگه؟ – لبخند تلخی زدم پس فردا عیده! قرار بود شیخ عید ببرتم ایران که – خانوادمو ببینم چون کل زندگیم رو براش تعریف کرده بودم، میدونست شیخ کیه نگاهش غمگین شد و دستمو نوازش کرد متاسفم – آهی کشیدم اونی که باید متاسف باشه، تو نیستی.
– سر تکون داد و به سمت در رفت به سقف خیره شدم قبل اینکه آسلی بیدارم کنه داشتم خواب مامان بابامو میدیدم زیاد دل خوشی ازشون نداشتم اما حتی دلم واسه اونا هم تنگ شده بود دلم میخواست یه جوری با خبر شن و بیان دنبالم با هم برگردیم ایران دلم واسه کشورم، وطنم تنگ شده بود حالا میفهمیدم هرجایی بجز ایران بهم حس غربت میده تو این خونه، با شدت بیشتری غربت رو حس میکردم چون حتی سما هم به دیدنم نمیومد احتمالا فواد اونقدر خوب پروسه ی دزدیدن من رو انجام داده بوده هیچکس تو این یکماه ردی ازم نزد.