دانلود رمان زیر آسمانی به رنگ خون pdf از مارک سولیوان
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
موضوع رمان: حماسی، تاریخی
خلاصه رمان زیر آسمانی به رنگ خون
پینو لیلا نمی خواهد کاری با جنگ یا نازی ها داشته باشد. او یک نوجوان عادی ایتالیایی است – شیفته موسیقی، غذا و دختران است – اما روزهای بی گناهی او به پایان رسیده است. هنگامی که خانه ی خانوادگی وی در میلان توسط بمب های متفقین تخریب می شود، پینو به یک راه آهن زیرزمینی می پیوندد که به یهودیان فرار از کوه های آلپ کمک می کند و عاشق آنا ، بیوه زنی زیبا که شش سال بزرگتر از او است، می شود. در تلاش برای محافظت از او ، والدین پینو او را مجبور می کنند که به عنوان یک سرباز آلمانی ثبت نام کند – اقدامی که فکر می کنند او را از جنگ دور می کند. اما پس از آسیب دیدگی پینو ، وی در سن هجده سالگی استخدام می شود تا راننده یشخصی دست چپ آدولف هیتلر در ایتالیا، ژنرال هانس لییرز، یکی از مرموزترین و قدرتمندترین فرماندهان رایش سوم شود. اکنون، با فرصت جاسوسی برای متفقین در داخل فرماندهی عالی آلمان، پینو جنگ مخفی، وحشت جنگ و اشغال نازی ها را تحمل می کند. عشق او به آنا …
قسمتی از متن رمان زیر آسمانی به رنگ خون
وقتی داشتند از پیاتزا دوآمو میرفتند، غرش تندری به گوششان خورد. از خیابان گذشتند و رفتند زیر سقف کوچهٔ طاقدار بهسمت گالریا، اولین مرکز خرید سرپوشیدهٔ دنیا، دو پیادهروی عریض با چند چهارراه که دو طرفش مغازه بود و با سقفی گنبدیشکل از جنس آهن و شیشه پوشیده شده بود.
آن موقع روز که سه پسر به آنجا رسیدند، صفحههای شیشهای را برداشته بودند و فقط چهارچوب فلزی مانده بود که سایههایی مستطیلشکل بر سرتاسر بازار میانداخت.
صدای تندر که نزدیکتر شد، پینو متوجه نگرانیای شد که در چهرهٔ بسیاری از رهگذران خیابان گالریا افتاده بود، ولی او سر درنیاورد که نگران چه هستند؛ تندر بود و رعدوبرق، نه انفجار بمب.
«گل میخوای؟» صدای زنی بود با سبد گلهای تازهچیدهشده. «برای دوستدخترت؟»
پینو گفت: «هروقت پیداش کردم، برمیگردم.»
میمو گفت: «سینیورا، ممکنه مجبور بشین چند سال صبر کنین تا همچین اتفاقی بیفته.»
پینو مشتش را برد بهطرف برادر کوچکش. میمو جاخالی داد و راهش را کشید و رفت بیرون از گالریا و بهطرف میدانی که مجسمهٔ لئوناردو داوینچی در آن بود. آنسوی مجسمه، طرف دیگر خیابان و پشت ریل تراموا، درهای تئاتر آلا اسکالا باز بود تا هوا به سالن اپرای مشهور وارد شود. صدای کوک شدن ویولنها و ویولنسلها و خوانندهٔ تِنور که داشت گامهای موسیقی را تمرین میکرد، در آنجا جریان داشت.