دانلود رمان جان من است خنده شیرین تو pdf از معصومه طاهری
با لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF
موضوع رمان: عاشقانه، معمایی، اجتماعی
خلاصه رمان جان من است خنده شیرین تو
داستان حول زندگی یاس که استعداد عجیبی در طراحی دارد و خانواده اش میچرخد .. یاس که برای شرکت معروفی در حوزه طراحی درخواست داده با هیجان در حال آماده کردن خودش برای شرکت جدید است غافل از اینکه رییس این شرکت همان….
قسمتی از متن رمان جان من است خنده شیرین تو
نگاهش آرام و جز به جز از چشمانم پایین آمد و پایین تر رفت تا به دستانم رسید .. یکباره چشمانش حالت متعجب به خود گرفتند … از جایش بلند شد و به سمتم آمد ..
وای وای .. چرا جلو می آمد؟ دقیقا در یک قدمی ام ایستاد و نگاه خونسردش را به من دوخت … باز چه کار کرده بودم ؟ اما بر خلاف انتظارم او تنها گفت : دستتون چی شده خانم آرمان؟
هوف .. پس قضیه این بود .. به کبودی های روی انگشتانم اشاره می کرد .. دستانم را جدا کردم : ها .. اینا چیزی نیستن .. همیشه همینطوره .. زود خوب میشن ..
با ابرو های بالا پریده به چشمانم نگاه کرد و با لحنی تمسخر آمیز گفت : نکنه با مداد ها کشتی میگیرید خانم آرمان ؟ با ابرو های بالا پریده به چشمانم نگاه کرد و با لحنی تمسخر آمیز گفت :
نکنه با مداد ها کشتی میگیرید خانم آرمان ؟ واقعا که .. به دور از هر مسئله ای چرا آنقدر مرا مسخره می کرد ؟ اخم بامزه ای کردم و گفتم : اِ رییس … واقعا که …
از حالت تدافعی ام خنده اش گرفت و دستانش را بالا برد و گفت : باشه خانم آرمان .. شوخی کردم .. به چهره ام که هنوز اخمو بود نگاه کرد و دوباره خنده اش گرفت ..
اما اینبار عمیق تر .. خنده ای دندان نما .. خدای من .. چقدر زیبا می خندید .. اصلا هیچ چیز زشتی در او پیدا می شد ؟ _ باشه باشه .. خانم آرمان لطفا اینطوری نگاه نکنید ..
فقط به عنوان رییستون کنجکاو بودم که این کبودی هایی که هر از چند گاهی روی دستتون ظاهر میشن .. برای چی هستن .. شما هم که نامردی نکردید و چیزی نگفتید ..
به چهره ام که هنوز در همان حالت قبلی بود نگاه کرد و لبخند عجیبی زد .. سرم را تکان دادم و گفتم : باشه رییس میدونم .. به قیافم توجه نکنید .. موقع عصبانیت همینطور میشه .. البته تقصیر خودتون بود ..
دست خودم نبود .. اکثر اوقات در موقعیت هایی که چندان جدی نبودند .. اگر اخم می کردم .. لب هایم جمع می شدند و لپ هایم باد می کردند و چهره ام دقیقا مانند بچه های تخس می شد ..